, °

شهید غلامرضا غفاری

شهید غلامرضا غفاری در خانواده ای نجیب و مذهبی و زحمتکش در سال 1346 در شهرستان اراک دیده به جهان گشود. وی در محیط خانواده با مسائل و تربیت اسلامی آشنا شد و تحصیلات را تا مرحله راهنمائی در اراک ادامه داد.

بنیاد شهدای رجائی » شهدای رجایی » شهید غلامرضا غفاری
شهید غلامرضا غفاری

شهید غلامرضا غفاری در خانواده ای نجیب و مذهبی و زحمتکش در سال 1346 در شهرستان اراک دیده به جهان گشود. وی در محیط خانواده با مسائل و تربیت اسلامی آشنا شد و تحصیلات را تا مرحله راهنمائی در اراک ادامه داد.

شهید غلامرضا غفاری در خانواده ای نجیب و مذهبی و زحمتکش در سال 1346 در شهرستان اراک دیده به جهان گشود. وی در محیط خانواده با مسائل و تربیت اسلامی آشنا شد و تحصیلات را تا مرحله راهنمائی در اراک ادامه داد.

غلامرضا نوجوانی علاقه مند به قران و ائمه و مجالس مذهبی بود و در سال پیروزی انقلاب اسلامی، حدود 11 سال داشت.

شهید غلامرضا جوانی مؤمن، دارای عزمی راسخ و شجاعتی بی نظیر بود. وی با پیروزی انقلاب افتخار عضویت در بسیج سپاه را یافت، همچنین در اوقات فراغت در مجتمع رزمندگان مشغول به تحصیل بود و در جبهه جهل و ظلمات مشغول مبارزه و تلاش بود.

شهید غلامرضا بعد از شهادت برادر گرانقدرش شهید ابراهیم و دائی عزیزش شهید محمد علی و پسر خاله های ایثارگرش شهیدان والا مقام مسعود، علی اصغر و علی اکبر رجائی دیگر تحمل ماندن نداشت و راهی جبهه های نبرد شد و شجاعتش در گردان مورد ستایش رزمندگان بود. شهید پس از مجاهدت و فداکاریهای بسیار در عملیات کربلای 5 و در شلمچه خونین در کنار عزیزان بسیار دیگر به آرزوی خود رسید و افتخار پیوستن به خیل شهدای کربلای را پیدا کرد و به فیض شهادت نائل آمد.

                                                                                                                    راهش پر رهرو و مقامش متعالی باد

فرازهایی از وصیت نامه شهید غلامرضا غفاری

با سلام و درود به پدر و مادر عزیزم. امیدوارم که حالتان خوب باشد. پدر و مادر عزیز من، می دانم که در طول این زندگی پر معصیت به شما ها هیچ خوبی نکرده ام جز ناراحتی و گرفتاری هیچ چیز دیگری برای شما ایجاد نکرده ام. مادر جان شما می دانید و خودم که شما چقدر برای من زحمت کشیده ای. چه شبهائی را پشت سر گذاشته ای ولی خوب اسلام است و دین است که فرمان داده و شما که مادر قهرمانی هستی باید صبر پیشه کنی که هم مقام خود را نزد خداوند، متعالی گردانی و این فرزند حقیر خود را سرافراز کنی و نزد فاطمه زهرا (س) رو سفید باشی، پدر جان شما هم همچون کوه استوار هستید و انشاء الله هر چه با استقامت تر در مقابل مشکلات و سختی ها پیکار می کنی.

من که می دانم شما هم چقدر برای من تلاش کردی و زحمت کشیدی. وقتی چهره شما را به یاد می آورم بخدا دلم آنقدر آتش می گیرد که می خواهم گریه کنم یا بمیرم.

بهر حال پدر و مادر عزیز و تلاشگر قهرمان: اگر از رفتار و اخلاق و کردار و کارهائی که چه در خانه و چه در بیرون بوده است بدی دیده اید، از شما می خواهم که این فرزند گناهکار خود را ببخشید.

برادران و خواهران عزیزی که همگی فامیل، دوست و آشنا هستید و این حقیر را می شناسید به آنان می گویم که در زندگی ثابت قدم باشید و هیچگونه سخنی جز اسلام نداشته باشید و جز حق به زبان نگوئید، برادران عزیز شما هر چه بیشتر به جبهه های جنگ بیائید، و سنگرها را پر کنید و هر چه بیشتر سنگر اسلام عزیز و امام عزیز را برای ما نگهدارید.

 

1399-02-18
نوشته شده توسط عباس رجائی