, °

نقد فیلم مسخره باز

شرط قصه‌گویی جذاب خلق شخصیت‌هایی است که با گوشت و خون که بیننده باورشان کند، با آن‌ها احساس همدلی کند و دلش برای آن‌ها بتپد. و این اتفاقی است که در این فیلم مطلقاً نمی‌افتد. آدم‌های این فیلم به اصطلاح کاراکترهای مقوایی...

بنیاد شهدای رجائی » معرفی و نقد فیلم » نقد فیلم مسخره باز
نقد فیلم مسخره باز

شرط قصه‌گویی جذاب خلق شخصیت‌هایی است که با گوشت و خون که بیننده باورشان کند، با آن‌ها احساس همدلی کند و دلش برای آن‌ها بتپد. و این اتفاقی است که در این فیلم مطلقاً نمی‌افتد. آدم‌های این فیلم به اصطلاح کاراکترهای مقوایی...

نگاهی به فیلم مسخره باز| توانایی فنی کافی نیست، دل بیننده باید برای آدم‌ها بتپد

یادداشت «روبرت صافاریان» منتقد، نویسنده و مترجم حوزه سینما درباره «مسخره‌باز» اشاره به الزامِ همراهی تکنیک، درام و جذابیت سینما با یکدیگر دارد.

نگاهی به فیلم مسخره باز| توانایی فنی کافی نیست، دل بیننده باید برای آدم‌ها بتپد

خبرگزاری تسنیم- روبرت صافاریان

«مسخره‌باز» از فیلم‌هایی است که در جشنواره‌ فجر سال گذشته مورد توجه قرار گرفت و اکنون بر پرده‌ی سینماها است. با توجه به حضور بازیگر قدری چون «نصیریان» با علاقه به دیدن آن رفتم اما حقیقتش سرخورده شدم. ایراد اصلی فیلم در ناتوانی آن در قصه‌گویی جذاب است که به نظر من از تمایل شدید آن به قدرت‌نمایی و نمایش تکنیکی می‌آید.

شرط قصه‌گویی جذاب خلق شخصیت‌هایی است که با گوشت و خون که بیننده باورشان کند، با آن‌ها احساس همدلی کند و دلش برای آن‌ها بتپد. و این اتفاقی است که در این فیلم مطلقاً نمی‌افتد. آدم‌های این فیلم به اصطلاح کاراکترهای مقوایی هستند، فیلم روی یک خط داستانی متمرکز نمی‌شود و ارجاعات آن به فیلم‌های دیگر (مثل کازابلانکا و سریال هزاردستان) ناموجه و طولانی‌اند. صحنه‌ی اکشن نزدیک به انتهای فیلم هیاهوی بسیار است برای هیچ.

در بحث‌هایی که با علاقه‌مندان فیلم داشتم در مقابل نظر من روی دو نکته تاکید می‌کردند. یکی این‌که می‌گفتند نفس توانایی تکنیکی و فرمی برای سینمای ما ارزشمند است. من تردیدی در توانایی‌های تکنیکی کارگردان این فیلم ندارم، اما گمانم اگر تکنیک برای برقراری ارتباط انسانی معنادار بین فیلمساز و بیننده به کار گرفته نشود، ارزشی ندارد.

برای من تکنیک فی‌النفسه ارزش نیست و یک فیلم از نظر فنی بسیار پیچیده و پرهزینه می‌تواند به شدت خسته‌کننده و حتی به خاطر سروصدای زیادش آزاردهنده باشد. اما این سلیقه‌ی رایج گروهی از فیلمسازان جوان ما هست که فیلمسازی را جایی برای نمایش توانایی‌های فنی خود می‌دانند. این آن اختلاف اساسی است که باعث می‌شود کسی فیلم‌هایی شبیه مسخره‌باز را دوست داشته باشد یا از آن‌ها بدش بیاید.

دیگر این‌که می‌گویند دلیلی ندارد در هر فیلم دل بیننده برای آدم‌های فیلم بتپد. این هم یک اختلاف بنیادی است. سینمای داستانی بلند، فیلم‌هایی که برای نمایش در سالن‌های سینما ساخته می‌شوند و دست کم یک ساعت‌ونیم طول می‌کشند، وجه بصری فیلم به تنهایی کافی نیست. سینمای تجربی می‌تواند بر وجه بصری یا نمایش توانایی‌های فنی تکیه کند، اما سینمای بلند داستانی به گمانم خیر. حتی در فیلم‌های کمدی هم همدلی با آدم‌های فیلم شرط برقراری رابطه‌ی مخاطب با فیلم است. خب عده‌ای این را قبول ندارند. این هم یک اختلاف سلیقه‌ی عمیقی است که کاری اش نمی‌شود کرد. اما نکته این است که مسخره‌باز اتفاقاً می‌خواهد بیننده را بخنداند و تحت تاثیر قرار دهد، اما شلوغ‌کاری‌های آن مثل زوایای دوربین سراسر غیرعادی، صداگذاری بلند، تدوین تند و ... مانع این امر می‌شوند

 

1398-08-18
نوشته شده توسط عباس رجائی